فیلم شب عروسی من و همسرم را امشب بعد از ۱۴ ماه که از آن شب میگذرد دیدیم.واقعا شب خوب و به یاد ماندنی بود.چقدر در دلم ترس داشتم که میخواستیم از ایران خارج شویم و به اروپا بیأیم.ترسم از مشکلاتی که ممکن بود سر راهم باشد نبود بلکه از این بود که نتوانم خودم را با زندگی جدید تطبیق دهم و دوری خانوادهام را تحمل کنم.سختی خیلی زیادی کشیدیم تا این ۱ سال گذشت.همه میگفتند خارج از ایران رفتن سال اول خیلی سختی دارد.واقعا سختی کشیدیم ولی الان خیلی خوشحالم که اینجا هستم و در یکی از بهترین و قدیمیترین دانشگاههای دنیا مشغول درس خواندن هستم.شاید دوری و غربت فشار زیادی به من و همسرم وارد کرده ولی هدف بزرگ،توان ما را در برابر این مشکلات بالا برده است.با دیدن این فیلم بسیار به یاد ایران عزیز و دوستان و آشنایان افتادم که همگی در بهت نتایج انتخابات هستند و در جستجوی راهی برای برون رفت از این اتفاق.خدایا به همهٔ طالبان آزادی،آزداگی عطا کن و مردم ایران را که لایق آزادی و خوشبختی هستند سر افراز فرما.
No comments:
Post a Comment