Saturday, July 11, 2009

در و دل شبانه

امشب با چند نفر از دوستان ایرانی‌ رفتیم به میدان اصلی‌ شهری که هستیم.۴ جمعه ماه ژولای شهرداری شهر لوون کنسرت‌های را در میدان‌های شهر برگزار می‌کند تا مردم و جوانها بتوانند به شادی بپردازند.واقعا کار جالب و خوبی‌ است و شاید مجموع افرادی که امشب بیرون از خانه و در این کنسرتها بودند بالاتر از پانزده هزار نفر بود.نوجوانان از سن ۱۶ تا ۱۸ سال به رقص و پایکوبی میپرداخت و جوانهایی با سن بیشتر فقط دست میزدند و خوشحالی‌ خود را با همراهی خواننده ابراز میکردند.افراد مسن تر هم گوش میکردند و از خوشحالی‌ جوانها لذت میبردند.هیچ کس با دیگری کاری نداشت و همگی‌ مشغول کار خود بودند.پلیس یا نیروی امنیتی هم وجود نداشت که با کسانی‌ که مخل آسایش بقیه هستند برخورد کند.همه آزاد و در کمال ادب و متانت از آزادی که به آنها داده شده بود استفاده میکردند؛ناخود آگاه به یاد ایران و حوادث بعد از انتخابات افتادم و تمام وقت فکرم مشغول شد.خدایا مگر جوانهای کشور ایران چه میخواهند که باید جوابشان باتوم و تیر باشد؟مگر جز این بود که فقط آزادی‌های اولیه که هر انسانی‌ می‌خواهد را خواستار بودند.مگر جز این است که آنها هم میخواهند آزاد باشند و بتوانند از نیروی جوانیشان بهره ببرند و در کنار دیگر دوستانشان آرامش و خوشی‌ داشته باشند.تاریخ میگوید پیشینیان این جوانهای آزاد اروپایی دوران سختی که امروز کشور ما میگذراند را داشته ‌اند،روزگاری که کلیسا‌ها حرف آخر را میزدند.ولی‌ تلاشهای آن مردم،امروز به جوان‌هایشان آزادی را بخشیده و در کنار آن آزادی،تفکر، تعقل و پیشرفت را برایشان به ارمغان آورده است.خدایا به ما ایرانیان نیرویی عطا کن تا بتوانیم برای پسینیانمان آزادی را فراهم کنیم تا بتوانند آزدانه به پیشرفت کشور و وطنشان بپردازند.

2 comments:

Anonymous said...

dera alireza
it is not too far for freedom in iran.as long as we,new generation,try for it,we can have it in our hands.one day iran is getting green.

Anonymous said...

az dokhtar bazihat ham benevisi bad nist ghorban