Monday, May 19, 2014

cher - rain, rain LYRICS.wmv: http://youtu.be/WuyC-v5UQaQ

Wednesday, April 16, 2014

ﺳﻜﻮﺕ

یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "

لحظه هایی هستند
که هستیم
چه تنها ، چه در جمع
اما خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا........
بی هیاهو.......

همان لحظه هایی که
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی
و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟

ساعتهایی که
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم

و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد

چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم

و نفهمیدیم که رسیدیم خانه
و کی گریه هایمان بند آمد

و .........

کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم

و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم

و کی دیگر اورا برای همیشه فراموش کردیم.......

" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "

Monday, April 14, 2014

ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ....

ﺁﺭﻱ ﺁﻏﺎﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ اﺳﺖ
ﮔﺮ ﭼﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭاﻩ ﻧﺎﭘﻴﺪا اﺳﺖ ...
ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭاﻩ ﺩﮔﺮ ﻧﻤﻲ اﻧﺪﻳﺸﻢ
ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ ﺯﻳﺒﺎ اﺳﺖ ....

خوشبختی‌ چیست؟

براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند نياز نيست كه در انتظار بنشينيم

در انتظار فارغ التحصيلي،  رفتن به دانشگاه ، كاهش وزن،  افزايش وزن ، شروع به كار ، مهاجرت ، دوستان تازه،  ازدواج ، شروع تعطيلات 

صبح جمعه ، در انتظار دريافت يك وام،  خريد يك ماشين نو ، بازپرداخت قسط ها، بهار و تابستان و پائيز و زمستان ، اول برج ، پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون ، مردن ، تولد جديدو...

... خوشبختي يك سفر است نه يك مقصد....




Saturday, August 22, 2009

تخصص

لغت امتحان همیشه وقت گیر بوده و خواهد بود.با این جمله خواستم دلیل ننوشتن این چند روز را بیان کرده باشم.ولی‌ دلیل دیگری نیز وجود داشت و آن صحبت با بزرگی‌ در مورد وبلاگ بود.حرف بسیار عمیق و جالبی‌ بهم زد و آن این بود:میدونی‌ تو ایران افرادی که در مورد همه چیز می‌ نویسند و اظهار اطلاعات میکنند را افرادی موفق و با توانایی بالا نام می‌ برند؛ولی‌ در کشورهای اروپا و آمریکا افراد فقط و فقط در حیطه و تخصص خود مطلب مینویسند و فردی که در رشته خود توانای بالاتری داشته باشد بیشتر ارزش خواهد داشت تا کسی‌ که از همه چیز بگوید و بنویسد.این جمله باعث شد که سعی‌ کنم تا جایی که ممکن است از تخصص خودم و روز مره بنویسم و اظهار نظر در مورد سیاست را به سیاسیون واگذار کنم.شاید اگر ما ایرانی‌‌ها سعی‌ کنیم بیشتر و بهتر از تخصص خود استفاده کنیم برای پیشرفت کشورمان مفید تر خواهیم بود.به امید روزی که تخصص در کشور ما حرف اول را بزند تا با استفاده از نیروهای متخصص پیشرفت کشور را سریع تر به پیش ببریم.

Wednesday, August 12, 2009

دریافت وام اشتغال(فریب یا کمک به جوانان)

زمانی‌ که صندوق مهر رضا فراخوان دریافت وام ده میلیون تومانی اشتغال را منتشر کرد و بودجه ای‌ معادل ۷۵۰،۰۰۰ میلیارد تومان را اختصاص داد،دولت فکر نمیکرد متقاضیان سه برابر این بودجه ثبت نام کنند.این تعداد ثبت نام نشان از وضع اقتصادی و پیشرفت هایی است که دولت بارها در رسانه‌ها اعلام کرده و وضعیت را بسیار مطلوب عنوان کرده است؟؟طرح هایی که بدون کارشناسی از چهار سال پیش آغاز شد و فقط برای تبلیغات موثر بود نه برای وضعیت اقتصادی مردم.فرض کنیم این مورد با نظارت کامل و واقعا به قصد خدمت به مردم باشد.آیا میتواند از بیکاری کم کند و باعث اشتغال شود.اگر این پول به دست کسانی‌ که دارای بنگاه‌های کوچک هستند و با این وام بتوانند به پیشرفت تکنولوژی و تولید بیشتر کمک کنند میتواند به اشتغال و توسعه اقتصادی کمکی‌ کرده باشد.ولی‌ وقتی‌ نظارتی نیست و بنگاه‌های کوچک این وام را برای فرار از بدهی‌های قبلی‌ و هزینه‌های جاری استفاده میکنند باعث میشود نقدینگی در کشور بالا رود و متعاقب آن تورم نیز بالا خواهد رفت.پس ما باید به فکر طرحهای عملیاتی‌ و نه فقط زود بازده و دل‌ خوش کن مردم باشیم.ما از این پول به دست آمده از نفت،باید به طرحهای بزرگ و زیر ساختی اختصاص بدهیم و اگر دولت از سه سال پیش کار عملیاتی‌ و طرح‌های بزرگ را در دستور کار خود قرار داده بود الان می‌توانست با داشتن کارخانه‌های بزرگ مشکل بیکاری را کسر کرده و با تولیدات به دست آمده بازار اجناس را تحت کنترل داشته باشد.ولی‌ متاسفانه دولت با این برنامه ریزی‌ها فقط به حجم پول اضافه کرده و این افزایش حجم پول باعث افزایش تورم خواهد شد.من واقعا نمی‌‌توانم چشم اندازی از چهار سال آینده داشته باشم و اگر چهار سال گذشته را دولت با تورمی بالای ۲۰% گذراند به دلیل کارهای عملیاتی‌ و زیرساخت هایی بود که دولتهای گذشته برای این دولت به ارمغان آورده بودند.ولی‌ پیش بینی‌ اقتصاد،بیکاری،تورم ایران در سالهای آتی برای بهترین کارشناسان اقتصادی نیز دشوار شده است و همگی‌ از این موقعیت اعلام خطر میکنند.

Sunday, August 9, 2009

هاشمی‌ سیاست مداری مرموز و باهوش

شاید بسیاری از مردم ایران و شاید سیاست مداران کشور‌های دیگر هاشمی‌ را به عنوان یکی‌ از ستون‌های نظام جمهوری اسلامی بدانند که همیشه خود را فرا جناحی،به فکر کشور و نظام آن معرفی‌ کرده است.طلبه ای‌ خوش فکر که از همان دوران جوانی به جز سیاست به فکر کارهای اقتصادی و تجارت بود، قبل از انقلاب مبارزات سیاسی خود را شروع کرد و بعد انقلاب نیز بر مسند‌های قدرت و حکومت نشست و با توجه به مقام هایی که داشت توانست فکرها و توانایی‌های اقتصادی خود را به کار ببرد و اندوخته ای‌ قبل توجه برای خود و خانواده خود ایجاد کند.من هم بر این عقیده هستم که هاشمی‌ با توجه به مقام هایی که داشت توانست به ثروتی قابل توجه برسد ولی‌ به هیچ عنوان نمی‌‌توانم قبول کنم که دزدی کرده است،بلکه فقط توانسته از مقام خود استفاده کند.البته شاید این کار هم خلاف و غیر قبل بخشش باشد ولی‌ روال همهٔ سیاست مداران در اغلب کشور‌های دنیا می‌باشد.چهار سال پیش آقای ا.ن از این نقطه ضعف استفاده کرد و با تاختن به هاشمی‌ توانست رای بسیاری از مردم که فکر میکنند هاشمی‌ دزدی کرده است را جذب کند.ولی‌ هاشمی‌ باهوش فقط سکوت کرد و به خدا پناه برد.چهار سال صبر و تحمل کرد و فقط افرادی سیاست مدار و باهوش مثل هاشمی‌ میتوانند تحمل بسیاری داشته باشند.در انتخابات گذشته و در مناظره‌ها نیز باز ا.ن از همان حربه استفاده کرد ولی‌ این بر مردم آگاه تر شده بودند و تصمیم به رای به فردی به جز ا.ن را گرفته بودند.هر چند با کود تا،احمدی نژاد توانست بر مسند قدرت بنشیند‌ ولی‌ حوادث بعد از انتخابات باعث شد یک بار دیگر هاشمی ثابت کند که سیاست مداری باهوش و ذکاوت بالا است.قبل از انتخابات با نوشتن نامهٔ تاریخی‌ به رهبری و سکوت دو هفته ای‌ بعد از انتخابات،و اینکه مطمئن شود این مردم واقعا حقشان را میخواهند،در نماز جمعه توانست با ادبیاتی قوی از مردم دفاع کند و با توجه به شرایط سختی که در پیش دارد در مراسم تحلیف و تنفیذ شرکت نکند.شاید شرکت نکردن در مراسم تنفیذ و تحلیف رابه دلیل ادبیاتی که ا.ن در مورد هاشمی‌ به کار برد بدانیم ولی‌ من بر این عقیده هستم اگر مردم در راهپیمای‌ها و نماز جمعه شرکت میلیونی نداشتند هاشمی‌ به این مراسم میرفت.هوش هاشمی‌ است که حالا پشت مردم ایستاده است و شاید با تکیه به مردم آینده سیاسی خود را تضمین و بتواند خود را سیاست مداری مردمی در تاریخ ثبت کند.

Saturday, August 8, 2009

حکایتی از اوضاع و احوال ایران


می گویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود.. از خود می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر می فهمند حکومت کنم؟
یکی از مشاوران می گوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ می دهد: «نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آن ها را که نمی فهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آن ها که می فهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمین های دیگر کوچ می کنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».